از نگاه تکنیکالیستها، قیمتها تصادفی حرکت نمیکنند، بلکه تحت تأثیر روانشناسی جمعی و واکنشهای قابل پیشبینی معاملهگران شکل میگیرند. به همین دلیل با تحلیل دقیق گذشتهی قیمتها، میتوان به بینشی از مسیر احتمالی آینده دست یافت. هدف اصلی تحلیل تکنیکال، یافتن بهترین نقاط ورود و خروج از بازار بر اساس الگوهایی است که در گذشته بارها تکرار شدهاند.
مهارت تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی به معنای تشخیص زمان تغییر روند قیمت در ابتدای حرکت قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمت می باشد. تا زمانی که شواهد جدید نشان دهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است، تحلیلگران تکنیکال سریعتر از سایر معامله گران متوجه تغییر روند میشوند.
تعریف این نوع تحلیل را میتوان به طور خلاصه و مفید اینگونه بیان کرد:
بررسی و تحلیل نوسانات قیمت در گذشته با هدف پیش بینی روند تغییرات قیمتی در آينده
روشی برای پیش بینی قیمت ها بر اساس الگوی نوسانات قیمتی و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنيادی بازار
در حالی که تحلیل فاندامنتال تلاش میکند ارزش ذاتی یک دارایی مانند سهام را با بررسی عملکرد مالی شرکت، درآمدها، فروش، هزینهها و گزارشهای اقتصادی مشخص کند، تحلیل تکنیکال تمرکز خود را بر روی نمودارهای قیمت و حجم معاملات قرار میدهد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در دست نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی مشاهده كرد. شايد بتوان اذعان داشت که اولین کسی كه از تحلیل تکنیکال به شكل مستقيم در اقتصاد استفاده كرد،چارلز داوبوده است.
چارلز داو که همان بنیانگذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که علیرغم نواقص و انتقاد های وارده، پس از گذشت سال ها همچنان از جمله شاخص های مهم و مطرح اقتصادی بشمار می آید. البته خود کلمه تحلیل تکنیکال را فقط در فارکس نمی شنوید. هر جا که با بررسی قیمت سروکار داشته باشد می توان یک چارت با توجه به قیمت و زمان تهیه کرد و به نوعی تحلیل تکنیکال روی آن انجام داد. از گذشته دور حسابدارها و افرادی که در حوزه ریاضیات مسلط بودند با مسائل تحلیل تکنیکال آشنایی داشته اند.
چگونه میتوان حرکات قیمتی گذشته را مطالعه كرد؟
اگر بخواهيد به تحليل فنى بازار بپردازيد بايد به مباحث تكنيكال مسلط شويد در ابتدا ما توصیه میکنیم حتما ویدیو های
آموزش فارکس
استاد محمد آهنگری را مشاهده کنید تا بتوانید به صورت حرفه ای به تحلیل تکنیکال مسلط شوید
در دنياى تجارت وقتى از تحليل Technical صحبت مى شود، اولين چيزى كه به ذهن مى رسد نمودار است. تحلیلگران تکنیکال برای مطالعه و بررسی روند حرکتی قیمت در گذشته، از نمودارها استفاده می کنند، زیرا آسان ترین راه براى مشاهده رفتار هاى پيشين بازار است.
در همین حال باید به خاطر داشته باشید که تحلیل تکنیکال یک واقعیت ثابت نیست و بسیار وابسته به ذهنیت تحلیلگر دارد. اینکه دو شخص به یک نمودار مشخص نگاه می کنند، در آن واحد می توانند برداشت های متفاوتی از آینده آن نمودار داشته باشند. بسیاری از معامله گران به بررسی قیمتی و الگو یابی در گذشته می پردازند که در اصطلاح به آنها بک تست گیری گفته می شود.
اصول تحلیل تكنیكال فاركس
در این قسمت، سه اصل مهم تحلیل تکنیکال عبارتاند از:
1. قیمت بازتابدهندهی همه چیز است:
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که هر خبری، گزارش اقتصادی، داده بنیادی یا حتی احساسات معاملهگران، نهایتاً در قیمت داراییها منعکس میشود. بر همین اساس، نیازی به بررسی مستقیم عوامل خارجی نیست، چرا که بازار آنها را در قیمت لحاظ کرده است.
2. قیمتها در مسیر روندها حرکت میکنند:
حرکت قیمتها معمولاً تمایل به ادامه روند فعلی دارد، مگر اینکه عاملی قوی باعث تغییر جهت شود. این باور، پایه بسیاری از استراتژیهای معاملاتی تکنیکال است؛ چرا که در صورت شناسایی صحیح روند، میتوان از ادامه آن بهرهبرداری کرد.
3. تاریخ تکرار میشود:
یکی از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال این است که واکنشهای انسانی به وقایع بازار اغلب مشابه گذشته است. به همین دلیل الگوهای قیمتی نیز تمایل به تکرار دارند. این تکرارپذیری از روانشناسی جمعی بازار نشأت میگیرد، جایی که احساساتی مثل ترس، طمع، هیجان و نااطمینانی، رفتار جمعی معاملهگران را شکل میدهد.
هرچند تحلیل تکنیکال ریشهای تاریخی دارد و قدمت برخی ابزارهای آن به بیش از صد سال میرسد، اما همچنان یکی از مؤثرترین روشها در تحلیل بازارهای مالی به شمار میرود؛ چرا که ساختار ذهنی انسان و واکنشهای رفتاری او در برابر بازار، در گذر زمان تغییر چندانی نکرده است.
مزایا و معایب استفاده از تحليل به روش تكنيكال
این روش نیز مانند هر روش دیگری دارای خوبی و بدی های مخصوص به خودش می باشد.
مزایای روش تکنیکال
- شناسایی مناسب نقاط ورود و خروج و مدیریت ریسک
- قابل استفاده در تمام بازارهای مالی (هر بازاری که چارت قیمتى داشته باشد)
- عدم نياز به دانش اقتصاد كلان و سياسى
- در دسترس بودن لحضه ای اطلاعات هر نماد
- قابلیت توسعه و استفاده از ابزارها و اندیکاتور های مختلف
- امکان استفاده در هر بازه زمانی کوتاه مدت یا بلند مدت
معایب روش تکنیكال
- عدم قطعیت تحلیل ها، این بازار احتمالات هست
- پیچیدگی الگوهای تحلیل تکنیکال برای افراد مبتدی
- تاخیر در سیگنال های تکنیکالی برخی اندیکاتورها
این روش با توجه به مزایای زیاد، دارای محدودیت های زیادی نیز می باشد. یکی از این محدودیت ها را می توان تفسیر اشتباه و یا اندیکاتوری که از آن استفاده می كنید، دچار خطا شود و باعث ضرر معاملات شما شود.
انواع تحلیل تکنیکال
- تحلیل اندیکاتوری (Indicators)
- پرایس اکشن کلاسیک (Classic Price Action)
- پرایس اکشن مدرن (Modern Price Action)
- عرضه و تقاضا (Supply and Demand)
- امواج الیوت (Elliot Waves)
- تحلیل هارمونیک (Harmonic Analysis)
- تحلیل زمانی (Time Analysis)
1. تحلیل اندیکاتوری چیست؟
تحلیل اندیکاتوری یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از فرمولهای ریاضی بر روی دادههای قیمتی، به معاملهگر در شناسایی روند، مومنتوم، و نقاط ورود و خروج کمک میکند. اندیکاتورها مانند میانگین متحرک، RSI و مکدی میتوانند سیگنالهای مفیدی درباره تغییرات احتمالی قیمت ارائه دهند.
این ابزارها معمولاً بهعنوان تایید کننده تحلیل پرایس اکشن یا فیلتر معاملات به کار میروند. البته استفاده نادرست یا افراطی از اندیکاتورها میتواند باعث گمراهی شود، به همین دلیل انتخاب درست اندیکاتور و ترکیب آنها با روشهای دیگر اهمیت زیادی دارد.
2. پرایس اکشن کلاسیک چیست؟
پرایس اکشن کلاسیک یکی از روشهای مستقیم و بدون واسطه تحلیل تکنیکال است که تنها با تکیه بر رفتار قیمت و الگوهای شکلگرفته در نمودار انجام میشود. در این سبک، معاملهگر بدون استفاده از اندیکاتورها، سعی میکند ساختار قیمت را تفسیر کند و از الگوهای هندسی، کندلی و سطوح حمایت و مقاومت استفاده کند.
این روش به درک عمیقتری از روانشناسی بازار منتهی میشود و در بسیاری از سبکهای حرفهای ترید، بهعنوان پایه اصلی تحلیل در نظر گرفته میشود. پرایس اکشن کلاسیک با تجربه و تمرین تقویت میشود و تسلط بر آن، ابزار مهمی برای معاملهگران جدی است.
3. پرایس اکشن مدرن چیست؟
در پرایس اکشن مدرن، تمرکز تحلیلگر تنها بر ساختار نمودار نیست، بلکه رفتار بازیگران بزرگ بازار نیز بررسی میشود. این سبک سعی میکند جریان سفارشات و قدرت خرید و فروش پشت کندلها را شناسایی کند.
برخلاف سبک کلاسیک که بهنوعی عمومیتر است، پرایس اکشن مدرن شامل مفاهیم دقیقتری مانند نقدینگی، ساختار بازار و تلههای قیمتی میشود. این روش بیشتر مورد استفاده معاملهگرانی است که به دنبال درک عمیقتری از نوسانات بازار هستند و ترجیح میدهند معاملات خود را بر پایه رفتار واقعی پولهای بزرگ تنظیم کنند.
4. تحلیل عرضه و تقاضا چیست؟
در تحلیل عرضه و تقاضا، قیمت بهعنوان نتیجه تقابل نیروهای خرید و فروش بررسی میشود. این سبک با شناسایی مناطقی که در گذشته حجم زیادی از سفارشها در آن شکل گرفته، سعی میکند نواحی حساس بازار را شناسایی کند.
مناطق عرضه معمولاً جایی هستند که فشار فروش بیشتر بوده و قیمت افت کرده، و نواحی تقاضا همانجاهاییاند که خریداران وارد شدهاند و قیمت بالا رفته است. با این روش، معاملهگر میتواند مناطق کمریسک برای ورود و حد ضررهای منطقیتر تعیین کند.
تحلیل عرضه و تقاضا در کنار تایمفریم مناسب و مدیریت سرمایه، یکی از استراتژیهای پرکاربرد در بازارهای حرفهای است.
5. امواج الیوت چیست؟
امواج الیوت یک روش تحلیلی مبتنی بر الگوهای تکرارشونده در بازار است که رفتار قیمت را به دو گروه اصلی تقسیم میکند: امواج حرکتی در جهت روند و امواج اصلاحی برخلاف روند. این نظریه فرض میکند که بازارها به دلیل روانشناسی جمعی، الگوهایی منظم و قابل پیشبینی دارند که میتوان آنها را در ساختارهای پنجموجی و سهموجی دنبال کرد.
با استفاده از این روش، معاملهگران میتوانند پایان اصلاحات و آغاز موجهای جدید را پیشبینی کنند. درک صحیح از نسبتهای فیبوناچی نیز در تحلیل امواج نقش کلیدی دارد و دقت این روش را افزایش میدهد.
6. تحلیل هارمونیک چیست؟
تحلیل هارمونیک بر پایه شناسایی الگوهای خاص قیمتی است که اغلب در بازار تکرار میشوند و با نسبتهای فیبوناچی ترکیب شدهاند. الگوهایی مانند Gartley، Bat، Butterfly و Crab از معروفترین نمونههای هارمونیک هستند که با تشخیص دقیق نقاط برگشتی قیمت به معاملهگر کمک میکنند.
برخلاف بسیاری از سبکهای سادهتر، تحلیل هارمونیک نیاز به دقت بالا در ترسیم دارد و معمولاً با ابزارهای پیشرفتهتر رسم میشود. این روش بیشتر در زمانهایی که بازار در حال اصلاح یا پایان روند است، کاربرد دارد و نقاط ورود بسیار دقیقی ارائه میدهد.
7. تحلیل زمانی چیست؟
تحلیل زمانی تمرکز خود را نه فقط بر حرکت قیمت، بلکه بر الگوهای تکرارشونده در بازههای زمانی خاص میگذارد. در این روش، معاملهگر بررسی میکند که آیا رفتار خاصی در فواصل زمانی مشخص تکرار میشود یا خیر، مثلاً هر چند کندل یکبار اصلاح یا جهش رخ میدهد. ابزارهایی مانند سیکلهای زمانی، فیبوناچی زمانی و زمانبندی کندلها در این سبک کاربرد دارند.
تحلیل زمانی معمولاً در ترکیب با سایر روشها مثل پرایس اکشن یا هارمونیک استفاده میشود تا نقاط ورود و خروج دقیقتری فراهم شود. یادگیری این سبک نیازمند تجربه، تمرین و درک ریتم بازار است.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و اکسپرت ها در تحلیل تكنیکال
در واقع انديكاتورها عصاى دست تریدر هستند و با دیتاهایی که به آنها داده شده یک موقعیت را شناسایی می کنند. از همین رو اگر شما صرفا یک تحلیلگر تکنیکال باشید می توانید تركیب اندیكاتورهاى خود را به یک اکسپرت تبدیل کنید. وجود این اکسپرتها که کار جمع بندی یا حتی معامله به روش تحليل تكنیكال را براى شما آسان تر مى كند مديون همان وضعيت رياضى گونه تحليل تكنيكال است.
اندیکاتور RSI چیست؟
اندیکاتور RSI در فارسی به معنی شاخص قدرت نسبی بوده و یک اندیکاتور محبوب است که برای سنجش قدرت و شتاب روند قیمت در چارت استفاده میشود. این اندیکاتور به معامله گران و سرمایه گذاران در تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش، شناسایی روندهای صعودی و نزولی و تعیین زمان مناسب برای ورود و خروج از معاملات کمک میکند.
RSI عددی بین 0 تا 100 را نشان می دهد. به طور کلی،
مقادیر RSI بالاتر از 70 نشان دهنده شرایط خرید بیش از حد است، در حالی که مقادیر RSI زیر 30 نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد است.
با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که RSI نباید به تنهایی برای انجام معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد، بلکه باید همراه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین های متحرک و الگوهای نموداری استفاده شود.
اندیکاتور MACD چیست؟
MACD مخفف عبارت "میانگین متحرک همگرایی واگرایی" (Moving Average Convergence Divergence) است و یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به شمار می رود. این اندیکاتور برای تشخیص روند و قدرت روند در بازارهای مالی کاربرد دارد.
MACD از دو میانگین متحرک (Exponential Moving Average) با طول دوره های زمانی متفاوت و یک خط سیگنال تشکیل شده است.
- خط MACD:تفاوت بین دو میانگین متحرک نمایی را نمایش می دهد.
- خط سیگنال:میانگین متحرک نمایی از خط MACD است که برای تأیید یا رد سیگنال های خرید و فروش ایجاد شده توسط خط MACD استفاده می شود.
تفسیر MACD
با تحلیل موقعیت و جهت گیری خطوط MACD و سیگنال، می توان سیگنال های خرید و فروش را دریافت کرد. به طور کلی:
- هنگامی که خط MACD از پایین خط سیگنال عبور می کند، این می تواند نشان دهنده یک سیگنال خرید باشد.
- برعکس، هنگامی که خط MACD از بالا خط سیگنال عبور می کند، این می تواند نشان دهنده یک سیگنال فروش باشد.
واگرایی MACD
یکی دیگر از ویژگی های مهم MACD، واگرایی (Divergence) است. واگرایی زمانی رخ می دهد که قیمت سهام در جهت مخالف خط MACD حرکت می کند. این می تواند نشان دهنده ی تضعیف یا تقویت روند باشد.
- واگرایی صعودی (Bullish Divergence):زمانی که قیمت در حال کاهش است اما خط MACD در حال افزایش است، این می تواند نشان دهنده ی معکوس شدن روند نزولی باشد.
- واگرایی نزولی (Bearish Divergence):زمانی که قیمت در حال افزایش است اما خط MACD در حال کاهش است، این می تواند نشان دهنده ی معکوس شدن روند صعودی باشد.
محدودیت های MACD
مانند سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، MACD نیز خالی از محدودیت نیست. سیگنال های ایجاد شده توسط MACD همیشه دقیق نیستند و می توانند سیگنال های کاذب صادر کنند. بنابراین، توصیه می شود از MACD همراه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و بررسی وضعیت کلی بازار استفاده شود.
MACD یک اندیکاتور مفید برای تحلیل تکنیکال است که می تواند به معامله گران در تشخیص روند و قدرت روند بازار کمک کند. با این حال، در نظر داشته باشید که MACD به تنهایی برای تصمیم گیری های معاملاتی کافی نیست و باید با احتیاط و در نظر گرفتن سایر عوامل تحلیل شود.
حجم، به زبان ساده، به تعداد سهام، واحدهای ارز، یا مقدار کالایی که در طول یک بازه زمانی مشخص (مثلا روزانه) خرید و فروش شده است، گفته می شود. اغلب نمودارهای قیمتی، در قسمت پایینی خود بخشی را به نمایش حجم اختصاص می دهند.
به طور کلی، افزایش حجم در کنار روند صعودی، نشان دهنده تقویت روند و حمایت خریداران است. برعکس، کاهش حجم در روند نزولی، بیانگر ضعف روند و فروختن سهام توسط خریداران قبلی است.
نکات مهم در تحلیل حجم:
- حجم به تنهایی، برای تصمیم گیری کافی نیست و باید همراه با سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار گیرد.
- مقایسه حجم با دوره های گذشته، اهمیت ویژه ای دارد. حجم بالا نسبت به دوره های قبل، در روند صعودی نشانه ی مثبتی تلقی می شود.
- توجه به الگوهای حجمی در کنار الگوهای قیمتی، می تواند در شناسایی نقاط ورود و خروج از بازار مفید باشد.
سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
سطح حمایت (Support Level):
- محدوده ای از قیمت است که در گذشته مانع از کاهش بیشتر قیمت یک دارایی شده است.
- در این ناحیه، تقاضا برای خرید آن دارایی افزایش می یابد و مانع از ریزش بیشتر قیمت می شود.
- برخورد قیمت به سطح حمایت می تواند نشانه ای از احتمال برگشت روند نزولی و صعود قیمت باشد.
سطح مقاومت (Resistance Level):
- محدوده ای از قیمت است که در گذشته مانع از افزایش بیشتر قیمت یک دارایی شده است.
- در این ناحیه، عرضه آن دارایی افزایش می یابد و مانع از رشد بیشتر قیمت می شود.
- برخورد قیمت به سطح مقاومت می تواند نشانه ای از احتمال توقف روند صعودی و نزول قیمت باشد.
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت:
- با بررسی نمودارهای قیمتی و اتصال نقاط کف (حمایت) و سقف (مقاومت) در گذشته می توان این سطوح را شناسایی کرد.
- هرچه تعداد برخوردهای قیمت به یک سطح خاص بیشتر باشد، از اعتبار و اهمیت آن سطح حمایت یا مقاومت کاسته نمی شود.
اهمیت سطوح حمایت و مقاومت:
- این سطوح به معامله گران کمک می کنند تا مناطق احتمالی تغییر روند قیمت را پیش بینی کنند.
- با در نظر گرفتن سطوح حمایت و مقاومت می توان نقاط مناسب برای ورود و خروج از معاملات را تعیین کرد.
- البته توجه به این نکته ضروری است که شکست سطوح حمایت و مقاومت با حجم معاملات بالا می تواند نشانگر تغییر روند قیمتی باشد.
شناسایی الگوهای تکنیکالی
الگوهای تحلیل تکنیکال، اشکال هندسی خاصی هستند که به طور مکرر روی نمودارها ظاهر می شوند. این الگوها نشان دهنده رفتار معامله گران بوده و اطلاعات مفیدی درباره ی تعامل عرضه و تقاضا در بازار به ما می دهند. برخی از الگوها نشان دهنده روند صعودی، برخی نزولی، و برخی دیگر حاکی از رنج و تثبیت قیمت هستند.
انواع الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای برگشتی:این الگوها نشاندهنده پایان یک روند و احتمال شروع روند جدید در جهت مخالف هستند.
مثال: الگوی سر و شانه، الگوی کف دوقلو
الگوهای ادامه دهنده:این الگوها نشاندهنده ادامه روند فعلی قیمت پس از یک دوره استراحت یا تثبیت هستند.
مثال: الگوی کنج مثلث
مقايسه تحليل تكنيكال و فاندامنتال
در این بخش باید دو چیز را بررسی کنیم. اینکه تحلیل تکنیکال بهتر است یا تحلیل فاندامنتال و اینکه آیا نیاز به دانستن هر دو داریم یا خیر. تحلیل تکنیکال همانطور که گفته شد، تمرکز بر چارت و حرکت قیمت است. یعنی با ابزارها و استراتژی های شخصی، افراد تریدر به دنبال نقاط و وضعیت مطلوب خود به صورت شماتیک در بازار هستند. اما تحلیل فاندامنتال یعنی اینکه به لحاظ بنیادی وضعیت آن جفت ارز را بررسی کرد.
این شامل بررسی اخبار، وقایع و اقتصاد کشورهایی دارد که در آن جفت ارز دخیل هستند. بسیاری از معامله گران مبتدى يا متوسط ممكن است که فقط از تحلیل تکنیکال برای ترید کردن خود استفاده کنند و نتایجشان حدودا هم مثبت باشد. اما باید گفت بدون شناخت از وضعیت بنیادی بازار واقعا نمی شود كه شما به یک تحلیلگر حرفه ای تبدیل شوید.
درست است که بازار ممکن است براساس حمایت و مقاومت، کف و سقف یا هر مبنای دیگر تحلیل تکنیکال واکنش نشان دهد اما، این بازار مسير اصلی اش را از اقتصادی می گيرد كه فقط با تسلط به تحلیل تکنیکال قابل تشخیص است. پس شما اگر یک تحلیل گر تکنیکال هستید برای تشخیص وضعیت اصلی بازار حتما باید به مسائل فاندامنتال نيز مسلط باشيد.
اما از طرف دیگر، خود تحلیلگران فاندامنتال بسیار به مسائل بازار نیز مسلط هستند. اما برای پیدا کردن نقاط بهینه شده ورود و خروج یک معامله، از تحلیل تکنیکال نیز استفادہ می کنند.
پس ساده بگوییم، اگر می خواهید سطح معامله گری خود را از یک سطح مبتدی به یک سطح حرفه ای برسانید، باید حتما به ترکیبی استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برسید و از هر دو تحلیل در بازار استفاده کنید.
آیا استفاده از روش تکنیکال به تنهایی کافی است؟
این مورد بستگی به استراتژی معاملاتی شما دارد. برخی از تحلیلگران تنھا با استفاده از تکنیکال معامله می کنند و برخی دیگر نیز از تحلیل بنیادی و حتی پرایس اکشن نیز استفاده می کنند.
آیا با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان قیمت را پیش بینی كرد؟
تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تمام بازار را می توان بر حسب عرضه و تقاضا و استفاده از ابزارها پیش پینی کرد. شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید سطوح عرضه و تقاضا در نمودار قیمتی مشخص کنید و برای رشد یا ریزش بازار خود را آماده کنید.
کلام آخر
تحلیل تکنیکال ابزاری قدرتمند برای پیش بینی رفتار بازار و افزایش سودآوری معاملات است. با این حال، این روش معجزه آسا نیست و به تنهایی نمی تواند منجر به موفقیت در معاملات شود. برای استفاده صحیح از تحلیل تکنیکال، نیاز به دانش و تجربه کافی در این زمینه دارید.
همانطور که پیش تر گفتیم، ورود به دنیای پر هیاهو و پرسود فارکس، بدون دانش و مهارت کافی، نه تنها شما را به ثروت نمی رساند، بلکه ممکن است ضررهای جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد. برای موفقیت در این مسیر، باید در زمینه های مختلفی مانند اصول و قواعد معامله گری، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، روانشناسی معامله گری و مدیریت ریسک، دانش و مهارت کافی کسب کنید.
فنفیکسیک پلتفرمپراپ تریدینگ
ایرانی است که به معامله گران ایرانی امکان می دهد تا بدون نیاز به سرمایه اولیه، با سرمایه شرکت فنفیکس معامله کنند.
دوره صفر تا هزار فارکس استاد محمد آهنگری: گامی بلند در مسیر تریدری موفق
در میان انبوه منابع آموزشی موجود، دوره صفر تا هزار فارکس محمد آهنگری، به عنوان یکی از بهترین و کامل ترین دوره های آموزشی رایگان برای تریدرهای ایرانی شناخته می شود. این دوره جامع، به شما کمک می کند تا از مفاهیم پایه ای تا پیشرفته در معامله گری فارکس را به طور کامل یاد بگیرید و با تسلط بر این مفاهیم، گامی بلند در مسیر تبدیل شدن به یک تریدر موفق بردارید.