توانایی پیشبینی نقاط بازگشت قیمت میتواند تفاوت بین موفقیت و شکست را رقم بزند. در این میان، الگوهای هارمونیک، بهویژه الگوی پروانه، بهعنوان ابزاری قدرتمند در جعبه ابزار تحلیلگران تکنیکال جای گرفتهاند. این الگوها، با ترکیبی هوشمندانه از هنر و علم، به معاملهگران امکان میدهند تا با دقتی قابل توجه، نقاط کلیدی بازار را شناسایی کنند. الگوی پروانه، با بهرهگیری از نسبتهای فیبوناچی و ساختاری منحصربهفرد، نه تنها به عنوان ابزاری برای پیشبینی، بلکه بهعنوان چارچوبی برای مدیریت ریسک و بهینهسازی استراتژیهای معاملاتی عمل میکند. در این مقاله، به بررسی جامع این الگو، از تاریخچه و مبانی گرفته تا کاربردهای عملی و مقایسه با سایر الگوها میپردازیم، تا دیدی عمیق و کاربردی از این تکنیک ارزشمند ارائه دهیم.
فهرست عناوین
تعریف و تاریخچه الگوی هارمونیک پروانه
الگوی هارمونیک پروانه یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که به کمک نسبتهای فیبوناچی، نقاط بازگشت بازار را شناسایی میکند. این الگو شامل چهار موج قیمتی است که با حروف X، A، B، C و D مشخص میشوند. هدف از استفاده از این الگو، پیشبینی تغییرات روند و نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات است.
ساختار الگو
الگوی پروانه با چهار حرکت اصلی شکل میگیرد:
- موج XA: حرکتی است که از نقطه X آغاز و به نقطه A ختم میشود.
- موج AB: بازگشتی در خلاف جهت موج XA است که معمولاً 78.6% از طول موج XA را پوشش میدهد.
- موج BC: حرکتی در جهت مخالف موج AB با طولی بین 38.2% تا 88.6% از موج AB.
- موج CD: پایانیترین موج است که 161.8% یا 224% از موج BC را تشکیل میدهد.
خاستگاه تاریخی
تاریخچه الگوی پروانه به دهه 1930 بازمیگردد، زمانی که هارولد مککینلی گارتلی، تحلیلگر بازار، نخستین بار الگوهای قیمتی را معرفی کرد. او در کتاب خود “Profits in the Stock Market”، تکنیکهای معاملاتی مبتنی بر این الگوها را تشریح کرد. با این حال، الگوی پروانه به طور مشخص توسط بریس گیلمور کشف و بعدها توسط تحلیلگرانی مانند اسکات کارنی و لری پساونتو بهروزرسانی شد. این تحلیلگران نسبتهای دقیق فیبوناچی را برای تعریف دقیقتر حرکات قیمتی معرفی کردند.
الگوی پروانه در ابتدا به دلیل پیچیدگی و نیاز به محاسبات دقیق، کمتر مورد توجه قرار گرفت. اما با گذشت زمان و پیشرفت ابزارهای نرمافزاری و پلتفرمهای معاملاتی مانند MetaTrader، شناسایی و استفاده از این الگوها برای معاملهگران آسانتر شد. امروزه، الگوی پروانه به عنوان یکی از ابزارهای محبوب در تحلیل تکنیکال شناخته میشود و در بازارهای مختلف از جمله فارکس و سهام به کار گرفته میشود.
اهمیت الگو
الگوی پروانه به دلیل دقت بالای پیشبینی نقاط بازگشت بازار، برای معاملهگران حرفهای اهمیت ویژهای دارد. این الگو به آنها کمک میکند تا با شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب، ریسک معاملات خود را کاهش داده و سود بیشتری کسب کنند. با اینکه شناسایی دقیق این الگوها نیازمند تجربه و دقت بالاست، اما استفاده از آن میتواند بهبود قابل توجهی در عملکرد معاملاتی ایجاد کند.
به طور کلی، الگوی هارمونیک پروانه با ترکیب هنر و علم در تحلیل تکنیکال، به معاملهگران این امکان را میدهد که با اعتماد بیشتری به معاملات خود بپردازند و از نوسانات بازار به نفع خود بهرهبرداری کنند.
چگونه الگوی پروانه کار میکند؟
الگوی هارمونیک پروانه یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال است که برای پیشبینی نقاط بازگشت بازار استفاده میشود. این الگو بر اساس نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرد و شامل چهار حرکت قیمتی اصلی است که به صورت متوالی اتفاق میافتند.
ساختار الگو
- موج XA: این موج نشاندهنده یک حرکت قیمتی بزرگ است که جهت اولیه ترند را مشخص میکند. این حرکت میتواند صعودی یا نزولی باشد و نقطه شروع الگو محسوب میشود.
- موج AB: یک حرکت بازگشتی در جهت مخالف موج XA است که باید حدود 78.6% از طول موج XA را پوشش دهد. این نسبت فیبوناچی نشاندهنده اصلاح قیمتی اولیه در الگو است.
- موج BC: این موج دوباره در جهت مخالف موج AB حرکت میکند و طول آن باید بین 38.2% تا 88.6% از موج AB باشد. این موج نشاندهنده ادامه روند اصلاحی در بازار است.
- موج CD: آخرین و طولانیترین موج در این الگو است که در جهت مخالف موج BC حرکت میکند. طول این موج معمولاً 161.8% یا 224% از طول موج BC است و نشاندهنده پایان اصلاح و شروع یک روند جدید در بازار است.
عملکرد الگو
الگوی پروانه به معاملهگران کمک میکند تا نقاط بازگشت احتمالی بازار را شناسایی کنند. این الگو با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، سطوح قیمتی را تعیین میکند که در آن احتمال بازگشت روند زیاد است. معاملهگران میتوانند با شناسایی این نقاط، تصمیمات بهتری در مورد ورود و خروج از معاملات بگیرند.
کاربرد در معاملات
برای استفاده از الگوی پروانه، معاملهگران باید به دقت نسبتهای فیبوناچی را در امواج مختلف محاسبه کنند. زمانی که موج CD به پایان میرسد، نقطه D به عنوان نقطه ورود به معامله در نظر گرفته میشود. در این نقطه، انتظار میرود که بازار برگردد و یک روند جدید آغاز شود.
معاملهگران معمولاً از ابزارهای دیگری مانند اندیکاتورها برای تأیید صحت الگو استفاده میکنند. به عنوان مثال، اگر الگوی پروانه در نقطه D با شرایط اشباع خرید یا فروش همراه باشد، احتمال بازگشت روند بیشتر خواهد بود.
مزایا و محدودیتها
الگوی پروانه به دلیل دقت بالای خود در پیشبینی نقاط بازگشت، بسیار محبوب است. با این حال، شناسایی دقیق این الگو نیازمند تجربه و درک عمیق از تحلیل تکنیکال است. همچنین، ممکن است در بازارهای با نوسان شدید کارایی کمتری داشته باشد.
در نهایت، الگوی پروانه به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند در جعبهابزار تحلیلگران تکنیکال، میتواند به بهبود عملکرد معاملاتی و کاهش ریسک کمک کند. با درک صحیح مکانیزم و عملکرد این الگو، معاملهگران میتوانند با اطمینان بیشتری وارد بازار شوند و از فرصتهای معاملاتی بهرهمند شوند.
شناسایی الگوی پروانه در نمودارها
الگوی هارمونیک پروانه یکی از الگوهای بازگشتی مهم در تحلیل تکنیکال است و تشخیص آن نیازمند دقت و توجه به جزئیات خاصی در نمودارهاست. این الگو شامل چهار موج قیمتی است که با نسبتهای خاص فیبوناچی به هم مرتبطاند.
مراحل شناسایی الگو
- شناسایی موج XA:
این موج حرکتی قوی و اولیه است که جهت کلی الگو را تعیین میکند. معمولاً بدون نسبت خاصی از فیبوناچی شناسایی میشود و نقطه شروع آن را X و پایان آن را A مینامند.
- موج AB:
این موج اصلاحی است که در جهت مخالف موج XA حرکت میکند و باید حدود 78.6% از طول XA را اصلاح کند. استفاده از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت برای اندازهگیری این نسبت ضروری است.
- موج BC:
موج BC در جهت مخالف موج AB حرکت میکند و طول آن باید بین 38.2% تا 88.6% از موج AB باشد. این موج نشاندهنده ادامه روند اصلاحی است و باید با دقت اندازهگیری شود.
- موج CD:
این موج باید در جهت مخالف موج BC حرکت کند و طول آن معمولاً 161.8% یا 224% از طول موج BC است. این موج نشاندهنده پایان اصلاح و آغاز یک روند جدید است.
نسبتهای فیبوناچی مهم
نسبتهای فیبوناچی نقش اساسی در شناسایی الگوی پروانه ایفا میکنند. این نسبتها به عنوان ابزارهایی برای اندازهگیری امواج مختلف استفاده میشوند و به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط دقیق ورود و خروج را شناسایی کنند.
78.6%: نسبت مهمی برای موج AB که نشاندهنده اصلاح قوی است.
38.2% تا 88.6%: محدوده احتمالی برای موج BC که نشاندهنده تغییرات جزئیتر در بازار است.
161.8% و 224%: این نسبتها برای موج CD استفاده میشود و نشاندهنده پایان اصلاح و آغاز یک حرکت جدید در بازار است.
نکات کاربردی
تأیید الگو: برای تأیید صحت الگو، میتوان از ابزارهای تکنیکال دیگر مانند اندیکاتورها بهره برد. مثلاً بررسی شرایط اشباع خرید یا فروش در نقطه D میتواند تأییدیهای برای ورود به معامله باشد.
خطاهای مجاز: در شناسایی نسبتها، خطاهای کوچکی تا 10% قابل قبول است. این انعطافپذیری به معاملهگران اجازه میدهد تا در شرایط مختلف بازار به درستی الگو را شناسایی کنند.
تمرین و تجربه: شناسایی دقیق الگوی پروانه نیازمند تمرین و تجربه است. معاملهگران باید با تحلیل نمودارها و بررسی الگوهای گذشته، مهارت خود را در شناسایی این الگو تقویت کنند.
شناسایی الگوی پروانه در نمودارها به معاملهگران کمک میکند تا با دقت بیشتری نقاط بازگشت بازار را شناسایی کنند. با یادگیری نحوه استفاده از نسبتهای فیبوناچی و تمرین مداوم، میتوان به طور موثری از این الگو در معاملات بهره برد. این مهارت به معاملهگران اجازه میدهد تا با اطمینان بیشتری وارد بازار شوند و تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند.
مزایا و معایب استفاده از الگوی پروانه
مزایا
- دقت بالا در پیشبینی:
الگوی هارمونیک پروانه به دلیل استفاده از نسبتهای دقیق فیبوناچی، ابزاری قدرتمند برای پیشبینی نقاط بازگشتی بازار است. با استفاده از این الگو، معاملهگران میتوانند با اطمینان بیشتری نقاط ورود و خروج را تعیین کنند. به دلیل ساختار دقیق و مشخص، این الگو بهویژه در بازارهای با روند مشخص بسیار کارآمد است.
- شناسایی نقاط بازگشتی:
این الگو به معاملهگران کمک میکند تا نقاط بازگشتی بازار را شناسایی کرده و در نقاط مناسب وارد یا خارج شوند. این امر به کاهش ریسک و افزایش احتمال موفقیت در معاملات کمک میکند.
- کاربرد در بازارهای مختلف:
الگوی پروانه میتواند در بازارهای مختلف مانند فارکس، سهام و کالاها استفاده شود. این تطبیقپذیری باعث میشود که معاملهگران در بازارهای گوناگون بتوانند از آن بهره ببرند.
- هماهنگی با ابزارهای دیگر:
این الگو را میتوان با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند اندیکاتورها و خطوط روند ترکیب کرد تا دقت تحلیل افزایش یابد. این ترکیب میتواند به تأیید صحت الگو و افزایش اعتماد به پیشبینیها کمک کند.
معایب
- پیچیدگی در شناسایی:
شناسایی الگوی پروانه نیازمند دقت و تجربه بالاست. معاملهگران باید به خوبی با نسبتهای فیبوناچی آشنا باشند و توانایی شناسایی دقیق امواج مختلف را داشته باشند. این پیچیدگی ممکن است برای تازهکاران چالشبرانگیز باشد.
- احتمال خطا:
هرچند الگوی پروانه دقت بالایی دارد، اما همچنان امکان خطا وجود دارد. شرایط بازار میتواند باعث تغییرات ناگهانی شود که پیشبینیها را تحت تأثیر قرار دهد. معاملهگران باید همیشه آماده مقابله با این تغییرات باشند.
- نیاز به ابزارهای کمکی:
برای تأیید صحت الگو، اغلب نیاز به استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورهای تکنیکال است. این امر میتواند موجب افزایش پیچیدگی و نیاز به تحلیلهای بیشتر شود.
- محدودیت در بازارهای نوسانی:
در بازارهایی که نوسانات شدید دارند، الگوی پروانه ممکن است دقت کمتری داشته باشد. این امر به دلیل تغییرات سریع و غیرقابل پیشبینی در قیمتهاست که میتواند نسبتهای فیبوناچی را تحت تأثیر قرار دهد.
الگوی هارمونیک پروانه ابزاری قدرتمند برای پیشبینی نقاط بازگشتی در بازارهای مالی است. با وجود مزایای قابل توجه، معاملهگران باید محدودیتهای آن را نیز در نظر بگیرند و از ابزارها و تکنیکهای کمکی برای تأیید صحت تحلیلهای خود استفاده کنند. با تمرین و تجربه، معاملهگران میتوانند از این الگو بهطور مؤثری بهرهبرداری کنند و عملکرد معاملاتی خود را بهبود بخشند.
راهبردهای معاملاتی با الگوی پروانه
استراتژیهای ورود
- شناسایی نقطه D:
نقطه D در الگوی پروانه نقطه ورود مهمی است. معاملهگران باید صبر کنند تا قیمت به این نقطه برسد که معمولاً در نسبتهای 161.8% یا 224% فیبوناچی از موج BC قرار دارد. این نقطه نشاندهنده پایان اصلاح و آغاز روند جدید است.
- تأیید با اندیکاتورها:
پیش از ورود به معامله، استفاده از اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD میتواند به تأیید بازگشت روند کمک کند. اگر اندیکاتورها نشاندهنده شرایط اشباع خرید یا فروش باشند، احتمال موفقیت بیشتر است.
- بررسی حجم معاملات:
حجم معاملات در نقطه D میتواند نشانهای از تغییر روند باشد. افزایش حجم در این نقطه میتواند تأییدی برای ورود به معامله باشد.
استراتژیهای خروج
- تعیین اهداف سود:
معمولاً نقطه C و A به عنوان اهداف سود در نظر گرفته میشوند. معاملهگران میتوانند با رسیدن قیمت به این نقاط، بخشی از سود خود را برداشت کنند.
- استفاده از تریلینگ استاپ:
برای حفظ سود و کاهش ریسک، میتوان از تریلینگ استاپ استفاده کرد. این روش به معاملهگر اجازه میدهد تا با حرکت بازار در جهت مطلوب، حد ضرر را به تدریج جابهجا کند.
- خروج در نقاط فیبوناچی:
استفاده از سطوح فیبوناچی مانند 61.8% یا 100% برای تعیین نقاط خروج میتواند به معاملهگران کمک کند تا با دقت بیشتری سود خود را تثبیت کنند.
نکات کلیدی
- مدیریت ریسک:
همیشه باید مدیریت ریسک را در نظر گرفت. تعیین حد ضرر در بالای نقطه D (برای معاملات فروش) یا پایین نقطه D (برای معاملات خرید) ضروری است.
- صبر و انضباط:
صبر در انتظار تشکیل کامل الگو و انضباط در پیروی از قوانین معاملاتی تعیینشده، کلیدهای موفقیت هستند.
- ترکیب با تحلیلهای دیگر:
ترکیب الگوی پروانه با دیگر تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی میتواند به افزایش دقت پیشبینی کمک کند. این ترکیب میتواند شامل تحلیل روند کلی بازار یا اخبار اقتصادی مؤثر باشد.
الگوی پروانه ابزاری مؤثر برای شناسایی نقاط بازگشتی در بازار است و با استفاده از راهبردهای مناسب میتوان به نتایج قابلتوجهی دست یافت. با استفاده از استراتژیهای ورود و خروج دقیق و مدیریت ریسک مناسب، معاملهگران میتوانند از این الگو برای بهبود عملکرد معاملاتی خود بهرهبرداری کنند. تمرین و تجربه در شناسایی صحیح این الگوها و اجرای دقیق راهبردهای معاملاتی میتواند به موفقیت بلندمدت در بازارهای مالی منجر شود.
مقایسه الگوی پروانه با الگوهای دیگر
الگوی پروانه یکی از الگوهای هارمونیک محبوب در تحلیل تکنیکال است که از نسبتهای خاص فیبوناچی برای شناسایی نقاط بازگشتی استفاده میکند. در ادامه به تفاوتهای کلیدی الگوی پروانه با سایر الگوهای هارمونیک پرداخته میشود.
- ساختار و نسبتها
الگوی پروانه:
– شامل چهار موج اصلی (XA، AB، BC، CD) است.
– موج CD معمولاً 161.8% یا 224% از موج BC را تشکیل میدهد.
– نقطه D در خارج از نقطه X قرار دارد که نشاندهنده اصلاح عمیقتر است.
الگوی گارتلی:
– موج CD معمولاً 78.6% از موج XA را تشکیل میدهد.
– نقطه D در داخل موج X قرار دارد، که اصلاح کمتری نسبت به پروانه دارد.
الگوی خرچنگ:
– موج CD معمولاً 161.8% از موج XA است که شبیه پروانه است، اما اصلاح موج BC متفاوت است.
– این الگو به عنوان یکی از عمیقترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود.
الگوی خفاش:
– موج CD معمولاً 88.6% از موج XA است.
– این الگو به عنوان یکی از کمعمقترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود.
2. نقاط ورود و خروج
الگوی پروانه:
– نقطه D به عنوان نقطه ورود در نظر گرفته میشود و معمولاً خارج از موج X قرار میگیرد، که نشاندهنده فرصتهای معاملاتی بیشتر است.
– اهداف سود معمولاً در نقاط C و A قرار دارند.
دیگر الگوهای هارمونیک:
– نقطه D در داخل موج X قرار دارد و اصلاحات کمتر است.
– اهداف سود ممکن است به دلیل اصلاحات کمتر، نزدیکتر باشند.
3. دقت الگو
الگوی پروانه:
– به دلیل اصلاح عمیقتر، ممکن است دقت بیشتری در شناسایی نقاط بازگشتی داشته باشد.
– نیاز به تأیید بیشتر با ابزارهای تحلیل تکنیکال دیگر دارد.
دیگر الگوهای هارمونیک:
– به دلیل اصلاحات کمتر، ممکن است سریعتر شکل بگیرند و نیاز به تأیید کمتری داشته باشند.
4. کاربرد در بازارهای مختلف
الگوی پروانه:
– به دلیل ساختار منحصر به فردش، در بازارهای با نوسانات زیاد بهتر عمل میکند.
– معاملهگران از این الگو برای شناسایی تغییرات بزرگ در روند استفاده میکنند.
دیگر الگوهای هارمونیک:
– معمولاً در بازارهای با ثبات بیشتر به کار میروند و برای تغییرات کوچکتر در روند مناسبتر هستند.
هر یک از الگوهای هارمونیک ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند. الگوی پروانه به دلیل اصلاحات عمیقتر و ساختار منحصر به فردش، برای شناسایی نقاط بازگشتی بزرگ مناسب است. با این حال، معاملهگران باید با توجه به شرایط بازار و سبک معاملاتی خود، الگوی مناسب را انتخاب کنند. ترکیب این الگوها با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتواند به بهبود دقت پیشبینی و افزایش موفقیت در معاملات کمک کند.
نکات کلیدی برای معاملهگران
استفاده از الگوی هارمونیک پروانه نیازمند دقت و مهارت است. در اینجا به برخی از نکات کلیدی و راهنماییها برای معاملهگران میپردازیم تا بتوانند به بهترین شکل از این الگو بهرهبرداری کنند.
1. شناسایی دقیق الگو
تمرکز بر نسبتهای فیبوناچی: اطمینان حاصل کنید که نسبتهای دقیق فیبوناچی را برای امواج مختلف الگو رعایت کنید. این نسبتها شامل 78.6% برای موج AB، 38.2% تا 88.6% برای موج BC، و 161.8% یا 224% برای موج CD هستند.
استفاده از ابزارهای رسم: از ابزارهای رسم فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی برای شناسایی دقیق نقاط استفاده کنید. این ابزارها میتوانند به شما در تعیین نسبتهای دقیق کمک کنند.
2. تأیید با ابزارهای دیگر
اندیکاتورهای تکنیکال: قبل از ورود به معامله، از اندیکاتورهایی مانند RSI یا MACD برای تأیید تغییر روند استفاده کنید. این اندیکاتورها میتوانند به شناسایی شرایط اشباع خرید یا فروش کمک کنند.
تحلیل حجمی: بررسی حجم معاملات در نقاط کلیدی میتواند به تأیید الگو کمک کند. افزایش حجم در نزدیکی نقطه D میتواند نشانهای از تغییر روند باشد.
3. مدیریت ریسک
تعیین حد ضرر: حد ضرر خود را کمی بالاتر یا پایینتر از نقطه D قرار دهید تا در صورت حرکت بازار بر خلاف انتظار، ریسک خود را مدیریت کنید.
استفاده از تریلینگ استاپ: با استفاده از تریلینگ استاپ، میتوانید سود خود را با حرکت بازار در جهت مطلوب حفظ کنید.
4. تمرین و تجربه
تحلیل گذشته: نمودارهای گذشته را بررسی کرده و سعی کنید الگوی پروانه را در آنها شناسایی کنید. این تمرین میتواند به شما در بهبود مهارت شناسایی الگو کمک کند.
شبیهسازی معاملات: از حسابهای دمو برای شبیهسازی معاملات با استفاده از الگوی پروانه استفاده کنید تا بدون ریسک واقعی، تجربیات عملی کسب کنید.
5. انضباط در معاملات
پیروی از قوانین معاملاتی: همیشه به قوانین معاملاتی خود پایبند باشید و از تصمیمگیریهای احساسی خودداری کنید.
صبر و حوصله: صبر داشته باشید تا الگوی کامل شود و سپس وارد معامله شوید. ورود زودهنگام میتواند به زیان منجر شود.
6. ترکیب با تحلیل بنیادی
بررسی اخبار اقتصادی: اخبار مهم اقتصادی میتوانند تأثیر زیادی بر بازارها داشته باشند. ترکیب تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال میتواند دقت پیشبینی را افزایش دهد.
الگوی پروانه یک ابزار قوی در تحلیل تکنیکال است که با رعایت نکات و توصیههای فوق، میتواند به بهبود عملکرد معاملاتی کمک کند. معاملهگران با تمرین و استفاده از ابزارهای مناسب، میتوانند به بهرهوری بیشتری در معاملات دست یابند و ریسکهای خود را به حداقل برسانند.
نتیجه گیری
الگوی هارمونیک پروانه یکی از ابزارهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از نسبتهای فیبوناچی، به معاملهگران امکان پیشبینی نقاط بازگشتی بازار را میدهد. این الگو با ساختار منحصر به فرد خود، شامل چهار موج اصلی، قادر است تغییرات عمده در روند بازار را شناسایی کند. اگرچه استفاده از آن نیازمند دقت، تجربه و ترکیب با سایر ابزارهای تحلیلی است، اما با رعایت اصول مدیریت ریسک و انضباط معاملاتی، میتواند به طور قابل توجهی عملکرد معاملاتی را بهبود بخشد. معاملهگران با تمرین مداوم، استفاده از ابزارهای تأییدی و درک عمیق از مکانیزم این الگو، میتوانند از آن به عنوان یک مزیت رقابتی در بازارهای مالی بهره ببرند.